71 : دخترم دوست کوچولوی مامان
خدارو هزار بار شکر که دختر کوچولویی مثل تورو بهم داد تا من دوباره باهاش متولد بشم و انگار خودمم دارم باتو رشد میکنم و بزرگ میشم.صبوری کردن رو یاد میگیرم.بخود متکی بودنو یاد میگیرم.
اوایل زندگی همش باید زنگ میزدم با کسی حرف میزدم یا ....ولی الان با دخترم مشغولم با کلاسی که میرم مشغولم.میخوام رشد کنم . به هدفم برسم.
ازین ببعد چار چوبایی باید برای خودم بذارم تا هر کسی بهم بی احترامی کرد جوابشو با بی احترامی ندم با بی توجهی بدم.
بقول مربیم که بنظرم یه خانوم خیلی باتجربس میگفت خیلی از خانوما میخوان زن آلفا باشن و برای اینکه مستقل باشن شوهرشونو بذارن زیر پاشون.ولی من میگم زنی قدرتمنده که همزمان کارش بچش همسرش زندگیشو مدیریت کنه.این یه زن آلفاست.
و ازینکه هیچوقت نتونستم ظهرا تا ۱۲بخوابم و بدتر کسل شم خدارو شکر میکنم
خدارو شکر میکنم میرم کلاس و یه مشغولیتی برای خودم دارم.
خدارو شکر میکنم دخترم هست و وقتی تنهای تنهام بعد از خدا دخترم لبخندشو بهم هدیه میکنه.